یگانه پرستی

درباره خداوند و معنویت

یگانه پرستی

درباره خداوند و معنویت

سلوک قرآنی

شاگرد خدای رحمن بودن”

□ قرآن کتابی اسراری و پر رمز و راز است. آن را نباید بر اساس منطق‌های ذهنی بررسی کرد و فهمید و فهماند. این کتب ذهنی‌اند که بر اساس منطق‌های ذهنی و صوری بررسی می‌شوند. کتب وحیانی و اسراری خود منطق و میزان دیگری دارند. کتابی که مملو از رمز و راز است ابتدا باید رمزگشایی گردد.

□ شیوهٔ فهم قرآن را باید از شیوهٔ تعلیمی خود خدای رحمن اخذ نمود؛“الرَّحمٰنُ عَلَّمَ القُرآنُ”! آنان‌که شاگردان خدای رحمن نیستند ، آنان که مَربُوب او نیستند، و هرگز شاگردی‌اش نکرده‌اند، کجا قرآن را فهمیده‌اند؟ کسانی‌که به زعم خود تلاش می‌کنند تا تمامی آیات قرآن را توجیهات ذهنی کنند قطعاً در اشتباه‌اند. تیر در تاریکی می‌اندازند. و برای همین است که هیچگاه موفق نبوده و نیستند. مفسران ذهن‌گرا  چیزی را حل نمی‌کنند بلکه همواره سؤالی بر سؤالات می‌افزایند. برای فهم مغز قرآن باید شعور ما و نگاه ما تغییر کند. باید زبان و منطق خود قرآن را از صاحبش دریافت. نه اینکه منطقی از بیرون بر آن تحمیل کرد. به تعبیری امروزین ؛ این رایانه ویندوز مخصوص خود را دارد و ویندوزهای دیگر روی آن جواب نمی‌دهد.

□ اینکه نافهمی‌هایمان از برخی آیات را بخواهیم با مشتی توجیهات ذهنی و مشتی قیاسهای من‌درآوردی رفع و رجوع کنیم ، نامش تفسیر و کلید فهم قرآن نیست. اتخاذ این‌ روش‌ها موجب بدفهمی و بروز اشکالات عدیده و سؤالات بیشتر می‌شود. قرآن اهل دارد. هر کسی که صرف و نحو و لغت عرب بداند که اهل قرآن نیست. اهل قرآن ، اهل‌الله و خاصان اویند. پس مراقب باش مبادا فریبکاران و سوءاستفاده‌کنندگان آیه یا آیاتی بر تو بخوانند و تو را ترغیب و تهییج به آسیب‌زدن به دیگران کنند. فریبکاران و سوءاستفاده‌کنندگان در طول تاریخ کسانی‌اند که همواره خود را به تمامی حق و مخالفانشان را به تمامی باطل می‌انگارند. پس هشیار باش که امروزه هشیاری باعث نجات است.
مسعود ریاعی



روح قرآن"

□ برخی فقط جلد قرآن را می‌بینند.
مراد از جلد ، لباسهایی از امور دنیوی است.
اینان جز فهم دنیوی ، دریافت دیگری از قرآن ندارند. همواره با پیش‌ذهنی‌هایشان سراغ آن میروند و تفسیر و تعبیرشان منبعث از امور دنیوی است. حتی اگر از معنویت سخن  گویند ، باز مرادشان فزون طلبی و بهشت‌خواهی و برخورداری بیشتر است. اینان اهل ظاهرند.

□  برخی عمیق تر می‌شوند و جلد را می‌گشایند و لباسهای امور دنیوی را کنار می‌زنند. اینان جسم قرآن را می‌بینند. یک پیکره‌ی نورانی یا همان انسان نورانی که احادیث از آن خبر داده‌اند. چنین کسانی در این وجه ، الگویی زنده را می‌بینند که برخوردار از جذابیتی خیره کننده است. اینان اهل بصیرت‌اند

□ و اما قلیلی که "اُولی الاَلباب"‌اند ، لطفِ الهی شامل حالشان شده و روح این جسم نورانی را نظاره‌گر می‌شوند.
"وَ کَذلکَ اَوحَینا اِلَیکَ رُوحَاً مِن اَمرِنا ما کُنتَ تَدرِی مَا الکِتابُ وَ لَلاِیمانُ"
(و اینچنین ؛ ما روحی را بر تو افکندیم در حالیکه نمیدانستی کتاب چیست و ایمان کدام است)! اینان که روح قرآن را مشاهده کرده‌اند ، همه‌ی عوالم را یکجا و در وحدتی اسرارآمیز دیده‌اند ، و اولین و آخرین برایشان هویدا گشته است.

□ چنین کسانی در سکوتی اسراری و در بی‌سؤالی بسر میبرند. زیرا چنین مشاهده‌ی متعالی‌ای ، جایی برای سؤالی باقی نمی‌گذارد. پس بدیهی است که این سه گروه ، فهم و دریافت یکسانی از قرآن نداشته باشند.
مسعود ریاعی



زبان قرآن

زبان دین به ویژه زبان قرآن ، نه زبان فلسفی است، نه زبان دانش متعارف است ، نه زبان حقوقی و سیاسی است ، نه زبان شعر و داستان سرایی است ، و نه حتی زبانی دقیقاً بر اساس گرامر‌های معمول است.

□  زبان قرآن، الهی است. کسی زبان قرآن را بدرستی می‌فهمد که پیش از هر چیز خداشناس باشد. و کسی خداشناس نیست مگر آنکه بسویش سلوک کرده و به سرچشمه‌ی کتاب واصِل شده باشد. زیرا این کتاب نازل شده از سوی پروردگار جهانیان است. و زبان خدا، خاص خود اوست، و این زبان خاص را تنها میتوان با تعلیم و حضور خود او فهمید ، چه "الرَّحمَنُ عَلَّمَ القُرآنَ" (خدای رحمان، تعلیم دهنده‌ی قرآن است)!

□ آنها که از سلوک قرآنی بی‌بهره‌اند، و صرفاً با پیش ذهنی‌های  فلسفی، علمی، حقوقی، سیاسی، حکمی، اخباری، لغوی و غیره خو گرفته‌اند و به ذهنیات‌شان دلخوشند، با رجوع به قرآن، تنها همان ذهنیت‌های خودشان را خواهند دید، نه تمامیت آیات خدا را. برای همین است که تفسیر به رأی مورد مذمّت قرار گرفته است. منظور از تفسیر به رأی این است که پیشاپیش دارای رأی و نظری باشیم و برای اثبات همانها به سراغ قرآن برویم. یعنی قرآن را به استخدام خواسته‌ها و برداشت‌های خود بگیریم. و این کاری است زشت و خسارت بار که متأسفانه در طول تاریخ فجایع بسیاری آفریده است.

□ یک سالک حق ، وقتی که سراغ قرآن می‌رود، کاملاً تسلیم و خالی‌الذهن است. او هیچ رأی و نظری ندارد که بخواهد به کتاب خدا تحمیل کند. او آمده است تا نظر خدا را دریافت کند و تسلیم وار با آیاتش سلوک نماید.

□ ای دوست ! قرآن کریم ، کتاب سلوک است و ماجراهای سوره سوره‌ی آن ، سالک را مرحله به مرحله از شرّ نفسش رهایی می‌بخشد و رستگاری هدیه می‌دهد. وقتی این رهایی اتفاق بیفتد ، قرآن حقایق‌اش را آشکار خواهد نمود. و بدان ؛ فهم زبان الهیِ قرآن، تنها در چنین سلوکی عملی و تسلیمی همه جانبه محقق شدنی است.



مقاله پرسش و پاسخ درباره قرآن کانال پیامبر مهر


آیات خدا فقط دارای یک وجه و یک معنا نیستند. هر کدام در هر مرحله از سلوک معنا و کاربرد دیگری از خود به نمایش می‌گذارند. آیات قرآن کریم دارای وجوه گوناگون و معانی باطنی گسترده است که در هر دوره و زمانه و موقعیتی برای سالکانش مرحله به مرحله به ظهور رسیده و زوایای نادیده را مکشوف می‌سازد.



نکات قرآنی 

اَنزَلنَا عَلَیکَ القُرآنَ لِتَشقیٰ"

(ما این قرآن را بر تو نازل نکردیم تا خودت را به سختی بیندازی)!   طه ، ۲


□ قرآن برای سختی و مشقت و دردسر نازل نشده است. کسانی که به بهانه قرآن، هم بر خود سخت می‌گیرند و هم بر دیگران سختی تحمیل می‌کنند، از روح پیام قرآن بی‌خبراند. قرآن کریم کتاب سختی و مشقت نیست. زیرا در دین خدا هیچ حَرَج و سختی نیست. آن کاملاً مطابق با فطرت آدمی است. انسان با آن راحت است. با آن احساس امنیت می‌کند. آن برداشتی که به سختی و مشقت دامن می‌زند و بجای ایجاد آرامش و امنیت، مدام اضطراب و نگرانی به بار می‌آورد ، دین خدا نیست. 


□ "ما اَنزَلنَا عَلَیکَ القُرآنَ لِتَشقیٰ". این قرآن برای سختی و به مشقت انداختن نازل نشده است. قرآن یک تذکره و پند است ؛ "تَذکِرَةً لِمَن یَخشیٰ" ؛ آن پندی است برای هر آن که بیمناک است"!

 دقت کن که چه می‌فرماید ؛ آن برای رفع بیم و اندوه است ! زیرا کتاب شفا و رحمت است.


□  ای دوست ، بدترین برداشت‌ها از قرآن، برداشت های سختی‌ساز و مشقت باری است که مردمان را به سختی و مشقت در زندگی می‌کشانَد. قرآن، "اَحسَنُ الحَدِیث" است. بهترین سخن است. پس باید همواره بهترین معنا و تفسیر را از آن استخراج نمود. تفسیر زندگی، تفسیر دوستی و مروّت، تفسیر وحدت و مدارا و همدلی. تفسیر راستی و درستی. تفسیر ها و برداشت‌های مشقت بار و زندگی‌گیر ، "اَحسَنُ تَفسِیراً" نیست. تفسیر‌های مبتنی بر نفرت پراکنی و کینه توزی و خشونت پروری ، "اَحسَنُ تَفسِیراً" نیست. آری "مَا اَنزَلنَا عَلَیکَ القُرآنَ لِتَشقَیٰ"! و یادت باشد که بفرموده قرآن ؛ " همواره از بهترین آنچه که از سوی پروردگارتان نازل شده، پیروی نمایید"؛ "وَاتَّبِعُوا اَحسَنَ مَا اُنزِلَ اِلَیکُم مِن رَبِّکُم"! 


□ پس همواره بهترین ها را دریاب. بهترین ها را عامل باش. تبعیت از بهترین‌ها را به تو امر کرده‌اند. و تو بهترین‌ها را در بسم الله الرحمن الرحیم خواهی یافت.



نکات قرآنی

ما یُجادِلُ فِی آیاتِ الله اِلّاَ الَّذِینَ کَفَرُوا”

(در آیات خدا مجادله نکنند جز کسانی که اهل انکار حقیقت‌اند)!  غافر:۴


□ زیرا مجادله کردن با انکار تواَم است. ریشه در انکار دارد. هیچ عقل سلیمی چیزی را که نمی‌داند و از حقیقت آن بی‌خبر است ، انکار نمی‌کند. یک سالک آیات خدا را تدبر می‌کند ، تحقیق و پژوهش می‌کند ، نه انکار. انکار کردن ، آن هم بدون آگاهی از حقیقت امر ، خبط و نامعقول است. بحث و پژوهش یک چیز است ، جدل و انکار چیز دیگریست. فرق این دو را باید به نیکی دریافت. انکار چیزی تنها زمانی صحیح و قابل اتکاست که ریشه در خِرَد و شهودی یقینی داشته باشد. انکار چیز نفهمیده و ندانسته ، یک حماقت است. ارزش نیست. محرومیت است. بدان که انکار هر حقیقتی ابتدا گریبان خودِ انکارکننده را می‌گیرد. خودِ او را از آن حقیقت محروم می‌کند. کسی که “حق” و آیات حق را انکار کند ، به واقع خود را محروم کرده است. به خویشتن خویش و به روح حقیقت جُوی خود ضرر زده است.


□ای دوست ، آیات قرآن تأویل دارد ، ظَهر و بَطن دارد ، مطلق و مقید دارد ، عام و خاص دارد ، ناسخ و منسوخ دارد ،… آیا کسی که ابتدا به ساکن شروع به انکار می‌کند ، آگاه به همهٔ اینها هست؟! اصلاً می‌داند که حقیقت این آیه چیست و راجع به چه عالَمی و چه وضعیتی سخن می‌گوید؟! اگر نمی‌داند ، لااقل توقف کند. انکار نکند. این سالم‌تر است. “نمی‌دانم” و “لا اَدری” را برای همین گذاشته‌اند!


□ ای دوست ، انکار جاهلانه همانقدر مخرّب است که تایید کور کورانه. پس هر برداشتی از آیات را هم تایید نکن. به آیات ایمان داشته باش اما بنده برداشت‌های هر حرّافی مشو ، مگر آنکه خودت آن مفهوم را با روح و قلب و جانت دریافته باشی. و بدان که امروزه سوء استفاده کنندگان از آیات قرآن ، کم نیستند و بسیارند. هر کس هر آیه‌ای را که بتواند به نفع خود و گروه و حزبش تأویل و تفسیر می‌کند ؛ ”کُلُّ حِزبٍ بِما لَدَیهِم فَرِحُونَ”! و یادت باشد که تایید کور کورانه و غلط و ناصواب ، خودش نوعی انکار حقیقت است.



نکات قرآنی

برای هر زمان معینی، کتابی است

"لِکُلِ اَجَل ‌ٍ کِتابٌ "
(برای هر زمان معینی، کتابی است
"اَجَل"، زمان و فرصت معین را گویند، و هر چیزی سرآمد و پایانی دارد؛ "لِکُلِ شَیءِِ اَجَلٌ". [لطفا با دیدن کلمه اَجَل، فکرت به مرگ و میر متعارف نرود تا با هم در معنایی دیگر سلوک کنیم]. اینکه در آیه به کلمه "کتاب" یعنی حکم نوشته شده، اشاره رفته است نشان از پایان دوره ها و گذرا بودن شان است. هر دوره ای برخوردار از انرژیها و آگاهیهای ویژه خود است. حال چه آن یک دوره از زندگی انسان مشخص باشد، و چه یک دوره از حیات جوامع انسانی. نکته این است که هر دوره و زمان معین، بر طبق کتاب خود یعنی متناسب با مقتضیات زمان و مکان خود ره می سپارد و به پایان خود می رود. هیچ دوره ای مثل هم نیست چه آگاهی ها و انرژی هایشان یکسان نیست. کسی نمی تواند و نباید آگاهی های عصر اموی و عباسی و صفوی و غیره را که به واقع اَجل شان در آن بسر آمده، به عصر کنونی که خود آگاهی های خود را دارد، تلقین و تحمیل کند. چنین کاری یک خسارت بزرگ و خروج از زندگی حکیمانه است. کتاب اَجل ما، مجموعه آگاهی های دوره ی خود ماست، که در وجود خود ما ثبت است و اکنون نیز در آن به سر می بریم. قرآن کریم چنان پر بار است که برای هر اَجل و دوره ی معینی، سخن متناسب با همان دوره را داراست. به عبارتی هر قومی در قرآن، چه آنها که در گذشته بوده اند و چه آنها که بعداً می آیند، حال و روز خودشان را دارند. کتاب، واحد است اما احکام اداره ی هر دوره از حیات، متناسب با شعور و آگاهی های همان دوره است. در روایات داریم که قرآن یک کتاب جاری است و هنوز بسیاری از آیاتش به وقوع نپیوسته اند. و این آن نکته ی حیات بخشی است که نسل های هر دوره باید بدان توجه کنند. یعنی شبیه خود و هماهنگ با دوره ی خود باشند، نه مقلد دوره های دیگر. زیرا اَجَل شان با اَجَل هر دوره ی دیگری متفاوت است. به قول قرآن: "تِلکَ اُمَّهٌ قَد خَلَت لَها ما کَسَبَت وَ لَکُم ما کَسَبتُم " (آنها مردمانی بودند که اکنون در گذشته اند؛ دستاوردشان مالِ خودشان و دستاورد شما نیز از آنِ خودتان



قرآن جامع اضداد”
- قرآن هم “هادی” است و هم “مُضِلّ”. هم هدایتگر است و هم گمراه‌کننده و خسارت‌زن.
‌اگر ظالم باشی، گمراهت می‌کند و خسارتت می‌زند؛ همچنانکه خود می فرماید؛ “وَ لا یَزِیدُ الظالِمِینَ اِلّا خَساراً”!
‌و اگر براستی حقیقت‌‌طلب باشی، تو را به بهترین راه‌ها هدایتگر است؛ همچنانکه خود می‌فرماید؛ “یَهدِی لِلَّتِی هِیَ اَقوَم”!


مسعود ریاعی کانال آثار 



آیاتی که نشان میدهد ما اجازه نداریم درباره جزییات قیامت با قطعیت صحبت کنیم

آیات قیامت جز آیات متشابه قرآن است که طبق آیه هفت آل عمران نباید مورد استناد قرار بگیرد ، با قطعیت صحبت کردن درباره قیامت گناه است. هر ادعای کذب و گمان نابه جایی برای ما دردسر آفرین خواهد بود. مثلا در برخی آیات آمده در قیامت مردم فقط به سه گروه تقسیم میشوند در حالی که چنین نیست و هرکس بر اساس باورها و عملکرد خود پیش خداوند دارای رتبه و درجه ای است اگر این موضوع  را بدانیم انسانها را به دو یا سه گروه تقسیم نمی‌کنیم که طبق باور خود پیروان تفکر خودمان را بهشتی و بقیه را جهنمی بدانیم یا  پیروان مذاهب را سیاه یا سفید ببینیم دانستن حقیقت باعث میشود انسان از باورهای غلط نجات یابد و بداند که نمی‌داند 



سوره آل عمران

هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿۷﴾
اوست کسى که این کتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پاره‏ اى از آن آیات محکم است آنها اساس کتابند و [پاره‏ اى] دیگر متشابهاتند. اما کسانى که در دلهایشان انحراف است براى فتنه‏جویى و طلب تاویل آن از متشابه آن پیروى مى کنند با آنکه تاویلش را جز خدا کسی نمی داند  و ریشه‏ داران در دانش مى‏ گویند ما بدان ایمان آوردیم همه  از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان کسى متذکر نمى ‏شود (۷)



سوره احقاف
مَا أَدْرِی مَا یُفْعَلُ بِی وَلَا بِکُمْ﴿۹﴾
نمى‏ دانم با من و با شما چه معامله‏ اى خواهد شد (۹)




سوره آل عمران
ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَن تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَیَّامًا مَّعْدُودَاتٍ ۖ وَغَرَّهُمْ فِی دِینِهِم مَّا کَانُوا یَفْتَرُونَ ‎﴿٢٤﴾‏
آنان [به پندار خود] گفتند: «هرگز آتش جز چند روزى به ما نخواهد رسید»، و برساخته‌هایشان آنان را در دینشان فریفته کرده است. (۲۴) 




سوره نمل

قُلْ لَا یَعْلَمُ مَنْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَیْبَ إِلَّا اللَّهُ وَمَا یَشْعُرُونَ أَیَّانَ یُبْعَثُونَ ﴿۶۵﴾بَلِ ادَّارَکَ عِلْمُهُمْ فِی الْآخِرَةِ بَلْ هُمْ فِی شَکٍّ مِنْهَا بَلْ هُمْ مِنْهَا عَمُونَ ﴿۶۶﴾
بگو هر که در آسمانها و زمین است جز خدا غیب را نمى ‏شناسند و نمى‏ دانند کى برانگیخته خواهند شد (۶۵)نه] بلکه علم آنان در باره آخرت نارساست [نه] بلکه ایشان در باره آن تردید دارند [نه] بلکه آنان در مورد آن کوردلند (۶۶)



سوره احقاف

وَلِکُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَلِیُوَفِّیَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَهُمْ لَا یُظْلَمُونَ ﴿۱۹﴾

و براى هر یک در [نتیجه] آنچه انجام داده‏ اند درجاتى است و تا [خدا پاداش] اعمالشان را تمام بدهد و آنان مورد ستم قرار نخواهند گرفت (۱۹)



سوره انعام 

وَلِکُلٍّ دَرَجَاتٌ مِمَّا عَمِلُوا وَمَا رَبُّکَ بِغَافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ ﴿۱۳۲﴾

و براى هر یک [از این دو گروه] از آنچه انجام داده‏ اند [در جزا] مراتبى خواهد بود و پروردگارت از آنچه مى کنند غافل نیست (۱۳۲)



سوره اسرا

انْظُرْ کَیْفَ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَلَلْآخِرَةُ أَکْبَرُ دَرَجَاتٍ وَأَکْبَرُ تَفْضِیلًا ﴿۲۱﴾

ببین چگونه بعضى از آنان را بر بعضى دیگر برترى داده‏ ایم و قطعا درجات آخرت و برترى آن بزرگتر و بیشتر است (۲۱)



سوره نجم

وَمَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنَّ الظَّنَّ لَا یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا ﴿۲۸﴾
و ایشان را به این [کار] معرفتى نیست جز گمان [خود] را پیروى نمى کنند و در واقع گمان در [وصول به] حقیقت هیچ سودى نمى ‏رساند (۲۸)



سوره اسرا
وَلَا تَقْفُ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ کُلُّ أُولَئِکَ کَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا ﴿۳۶﴾
و چیزى را که بدان علم ندارى دنبال مکن زیرا گوش و چشم و قلب همه مورد پرسش واقع خواهند شد (۳۶)


آیات مهم قرآن برای عمل صالح

سوره توبه

التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۱۱۲﴾

[آن مؤمنان] همان توبه‏ کنندگان پرستندگان سپاسگزاران پویا گران رکوع ‏کنندگان سجده‏ کنندگان وادارندگان به کارهاى پسندیده بازدارندگان از کارهاى ناپسند و پاسداران مقررات خدایند و مؤمنان را بشارت ده (۱۱۲)




سوره احزاب
جإِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِینَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِینَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِینَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِینَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِینَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِینَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیرًا وَالذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا ﴿۳۵﴾
مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان با ایمان و مردان و زنان مطیع خدا و مردان و زنان راستگو و مردان و زنان شکیبا و مردان و زنان فروتن و مردان و زنان صدقه‏ دهنده و مردان و زنان روزه‏ دار و مردان و زنان پاکدامن و مردان و زنانى که خدا را فراوان یاد مى کنند خدا براى [همه] آنان آمرزشى و پاداشى بزرگ فراهم ساخته است (۳۵)



سوره آل عمران

الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ ﴿۱۶﴾
همان کسانى که مى‏ گویند پروردگارا ما ایمان آوردیم پس گناهان ما را بر ما ببخش و ما را از عذاب آتش نگاه دار (۱۶)
 
الصَّابِرِینَ وَالصَّادِقِینَ وَالْقَانِتِینَ وَالْمُنْفِقِینَ وَالْمُسْتَغْفِرِینَ بِالْأَسْحَارِ ﴿۱۷﴾
[اینانند] شکیبایان و راستگویان و فرمانبرداران و انفاق‏ کنندگان و آمرزش‏خواهان در سحرگاهان (۱۷)





سوره یونس 

أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ﴿۶۲﴾

آگاه باشید که بر دوستان خدا نه بیمى است و نه آنان اندوهگین مى ‏شوند (۶۲)

 

الَّذِینَ آمَنُوا وَکَانُوا یَتَّقُونَ ﴿۶۳﴾

همانان که ایمان آورده و پرهیزگارى ورزیده‏ اند (۶۳)

 

لَهُمُ الْبُشْرَى فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَةِ لَا تَبْدِیلَ لِکَلِمَاتِ اللَّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿۶۴﴾

در زندگى دنیا و در آخرت مژده براى آنان است وعده ‏هاى خدا را تبدیلى نیست این همان کامیابى بزرگ است (۶۴)

 




سوره احقاف
إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ ﴿۱۳﴾
محققا کسانى که گفتند پروردگار ما خداست‏ سپس ایستادگى کردند بیمى بر آنان نیست و غمگین نخواهند شد (۱۳)




سوره حج


وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ ﴿۳۴﴾الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِینَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِیمِی الصَّلَاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ ﴿۳۵﴾


فروتنان را بشارت ده همانان که چون [نام] خدا یاد شود دلهایشان خشیت‏ یابد و [آنان که] بر هر چه برسرشان آید صبر پیشه‏ گانند و برپا دارندگان نمازند و از آنچه روزیشان داده‏ ایم انفاق مى کنند (۳۵)




سوره مزمل

إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِینَ مَعَکَ وَاللَّهُ یُقَدِّرُ اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَیْکُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَیَکُونُ مِنْکُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَیْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۲۰﴾



در حقیقت پروردگارت مى‏ داند که تو و گروهى از کسانى که با تواند نزدیک به دو سوم از شب یا نصف آن یا یک سوم آن را [به نماز] برمى ‏خیزید و خداست که شب و روز را اندازه‏ گیرى مى ‏کند [او] مى‏ داند که [شما] هرگز حساب آن را ندارید پس بر شما ببخشود [اینک] هر چه از قرآن میسر مى ‏شود بخوانید [خدا] مى‏ داند که به زودى در میانتان بیمارانى خواهند بود و [عده‏ اى] دیگر در زمین سفر مى کنند [و] در پى روزى خدا هستند و [گروهى] دیگر در راه خدا پیکار مى ‏نمایند پس هر چه از [قرآن] میسر شد تلاوت کنید و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و وام نیکو به خدا دهید و هر کار خوبى براى خویش از پیش فرستید آن را نزد خدا بهتر و با پاداشى بیشتر باز خواهید یافت و از خدا طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده مهربان است (۲۰)





سوره بقره

لَیْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّائِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّکَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِینَ الْبَأْسِ أُولَئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ ﴿۱۷۷﴾


نیکوکارى آن نیست که روى خود را به سوى مشرق و [یا] مغرب بگردانید بلکه نیکى آن است که کسى به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب [آسمانى] و پیامبران ایمان آورد و مال [خود] را با وجود دوست داشتنش به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راه‏ماندگان و گدایان و در [راه آزاد کردن] بندگان بدهد و نماز را برپاى دارد و زکات را بدهد و آنان که چون عهد بندند به عهد خود وفادارانند و در سختى و زیان و به هنگام جنگ شکیبایانند آنانند کسانى که راست گفته‏ اند و آنان همان پرهیزگارانند (۱۷۷





سوره انفال

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ ﴿۲﴾
مؤمنان همان کسانى‏ اند که چون خدا یاد شود دلهایشان به تپش می افتد و چون آیات او بر آنان خوانده شود بر ایمانشان بیفزاید و بر پروردگار خود توکل مى کنند (۲)


الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ ﴿۳﴾
همانان که نماز را به پا مى دارند و از آنچه به ایشان روزى داده‏ ایم انفاق مى کنند (۳)
 
أُولَئِکَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ کَرِیمٌ ﴿۴﴾
آنان هستند که حقا مؤمنند براى آنان نزد پروردگارشان درجات و آمرزش و روزى نیکو خواهد بود (۴)



سوره مومنون

قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۱﴾
به راستى که مؤمنان رستگار شدند (۱)
 
الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ ﴿۲﴾
همانان که در نمازشان فروتنند (۲)
 
وَالَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ ﴿۳﴾
و آنان که از بیهوده رویگردانند (۳)
 
وَالَّذِینَ هُمْ لِلزَّکَاةِ فَاعِلُونَ ﴿۴﴾
و آنان که زکات مى ‏پردازند (۴)
 
وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿۵﴾
و کسانى که پاکدامنند (۵)


وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ ﴿۸﴾
و آنان که امانتها و پیمان خود را رعایت مى کنند (۸)
 
وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ یُحَافِظُونَ ﴿۹﴾
و آنان که بر نمازهایشان مواظبت مى ‏نمایند (۹)
 
أُولَئِکَ هُمُ الْوَارِثُونَ ﴿۱۰﴾
آنانند که خود وارثانند (۱۰)

الَّذِینَ یَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ ﴿۱۱﴾
همانان که بهشت را به ارث مى ‏برند و در آنجا جاودان مى‏ مانند (۱۱)





سوره عنکبوت

وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِّنَ الْجَنَّةِ غُرَفًا تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا ۚ نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِینَ ‎﴿٥٨﴾‏ الَّذِینَ صَبَرُوا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ ‎﴿٥٩﴾‏ 


کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‌اند، قطعاً آنان را در غرفه‌هایى از بهشت جاى مى‌دهیم که از زیر آنها جویها روان است، جاودان در آنجا خواهند بود؛ چه نیکوست پاداش عمل‌کنندگان(۵۸) همان کسانى که شکیبایى ورزیده و بر پروردگارشان توکل نموده‌اند. (۵۹)





سوره بقره
ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ ﴿۲﴾
این است کتابى که در [حقانیت] آن هیچ تردیدى نیست [و] مایه هدایت تقواپیشگان است (۲)
 
الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ ﴿۳﴾
آنان که به غیب ایمان مى ‏آورند و نماز را بر پا مى دارند و از آنچه به ایشان روزى داده‏ ایم انفاق مى کنند (۳)
 
وَالَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِکَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ ﴿۴﴾
و آنان که بدانچه به سوى تو فرود آمده و به آنچه پیش از تو نازل شده است ایمان مى آورند و آنانند که به آخرت یقین دارند (۴)
 
أُولَئِکَ عَلَى هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۵﴾
آنان برخوردار از هدایتى از سوى پروردگار خویشند و آنان همان رستگارانند (۵)




سوره سجده


إِنَّمَا یُؤْمِنُ بِآیَاتِنَا الَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّدًا وَسَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَهُمْ لَا یَسْتَکْبِرُونَ ﴿۱۵﴾
تنها کسانى به آیات ما مى‏ گروند که چون آن [آیات] را به ایشان یادآورى کنند سجده‏ کنان به روى درمى‏ افتند و به ستایش پروردگارشان تسبیح مى‏ گویند و آنان بزرگى نمى‏ فروشند (۱۵)
 
تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنْفِقُونَ ﴿۱۶﴾
پهلوهایشان از خوابگاهها جدا مى‏ گردد [و] پروردگارشان را از روى بیم و طمع مى‏ خوانند و از آنچه روزیشان داده‏ ایم انفاق مى کنند (۱۶)
 
فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ جَزَاءً بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿۱۷﴾
هیچ کس نمى‏ داند چه چیز از آنچه روشنى‏ بخش دیدگان است به [پاداش] آنچه انجام مى‏ دادند براى آنان پنهان کرده‏ ام (۱۷)





سوره زمر


تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِکْرِ اللَّهِ ذَلِکَ هُدَى اللَّهِ یَهْدِی بِهِ مَنْ یَشَاءُ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ ﴿۲۳﴾

آنان که از پروردگارشان مى‏ هراسند پوست بدنشان از آن به لرزه مى‏ افتد سپس پوستشان و دلشان به یاد خدا نرم مى‏ گردد این است هدایت‏ خدا هر که را بخواهد به آن راه نماید و هر که را خدا گمراه کند او را راهبرى نیست (۲۳)




سوره نور

رِجَالٌ لَّا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَن ذِکْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِیتَاءِ الزَّکَاةِ ۙ یَخَافُونَ یَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ ‎﴿٣٧﴾‏ لِیَجْزِیَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَیَزِیدَهُم مِّن فَضْلِهِ ۗ وَاللَّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ ‎﴿٣٨﴾‏


مردانی که نه تجارت و نه داد و ستدی، آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زکات، به خود مشغول نمی‌دارد، و از روزی که دلها و دیده‌ها در آن زیرورو می‌شود می‌هراسند. (۳۷) تا خدا بهتر از آنچه انجام می‌دادند، به ایشان جزا دهد و از فضل خود بر آنان بیفزاید، و خدا[ست که‌] هر که را بخواهد بی‌حساب روزی می‌دهد. (۳۸) 





سوره احزاب

مِّنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ ۖ فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ ۖ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا ‎﴿٢٣﴾‏ لِّیَجْزِیَ اللَّهُ الصَّادِقِینَ بِصِدْقِهِمْ وَیُعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ إِن شَاءَ أَوْ یَتُوبَ عَلَیْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا ‎﴿٢٤﴾‏


از میان مؤمنان مردانی‌اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند. برخی از آنان به شهادت رسیدند و برخی از آنها در [همین‌] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند. (۲۳) تا خدا راستگویان را به [پاداش‌] راستی‌شان پاداش دهد، و منافقان را اگر بخواهد، عذاب کند یا بر ایشان ببخشاید که خدا همواره آمرزنده مهربان است. (۲۴)





سوره فصلت

إِنَّ الَّذِینَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَیْهِمُ الْمَلَائِکَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ ﴿۳۰﴾
در حقیقت کسانى که گفتند پروردگار ما خداست‏ سپس ایستادگى کردند فرشتگان بر آنان فرود مى ‏آیند [و مى‏ گویند] هان بیم مدارید و غمین مباشید و به بهشتى که وعده یافته بودید شاد باشید (۳۰)
 
نَحْنُ أَوْلِیَاؤُکُمْ فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَفِی الْآخِرَةِ وَلَکُمْ فِیهَا مَا تَشْتَهِی أَنْفُسُکُمْ وَلَکُمْ فِیهَا مَا تَدَّعُونَ ﴿۳۱﴾
در زندگى دنیا و در آخرت دوستانتان ماییم و هر چه دلهایتان بخواهد در [بهشت] براى شماست و هر چه خواستار باشید در آنجا خواهید داشت (۳۱)
 
نُزُلًا مِنْ غَفُورٍ رَحِیمٍ ﴿۳۲﴾
روزى آماده‏ اى از سوى آمرزنده مهربان است (۳۲)



سوره حج
وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاکُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَیْکُمْ فِی الدِّینِ مِنْ حَرَجٍ مِلَّةَ أَبِیکُمْ إِبْرَاهِیمَ هُوَ سَمَّاکُمُ الْمُسْلِمِینَ مِنْ قَبْلُ وَفِی هَذَا لِیَکُونَ الرَّسُولُ شَهِیدًا عَلَیْکُمْ وَتَکُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاکُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِیرُ ﴿۷۸﴾
و در راه خدا چنانکه حق جهاد [در راه] اوست جهاد کنید اوست که شما را [براى خود] برگزیده و در دین بر شما سختى قرار نداده است آیین پدرتان ابراهیم [نیز چنین بوده است] او بود که قبلا شما را مسلمان نامید و در این [قرآن نیز همین مطلب آمده است] تا این پیامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشید پس نماز را برپا دارید و زکات بدهید و به پناه خدا روید او مولاى شماست چه نیکو مولایى و چه نیکو یاورى (۷۸)



سوره انعام
الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ ﴿۸۲﴾
کسانى که ایمان آورده و ایمان خود را به شرک نیالوده‏ اند آنان راست ایمنى و ایشان راه‏یافتگانند (۸۲)



سوره بینه
وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاءَ وَیُقِیمُوا الصَّلَاةَ وَیُؤْتُوا الزَّکَاةَ وَذَلِکَ دِینُ الْقَیِّمَةِ ﴿۵﴾
و فرمان نیافته بودند جز اینکه خدا را بپرستند و در حالى که به توحید گراییده‏ اند دین [خود] را براى او خالص گردانند و نماز برپا دارند و زکات بدهند و دین [ثابت و] پایدار همین است (۵)



سوره روم
فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۳۰﴾
پس بااخلاص  و حق گرایانه به سوی دین روی آور.   این فطرتی الهی است که خداوند انسان‌ها را بر آن آفریده است. و آفرینش خدا تبدیل نگردد. این دین پا برجاست هر چند اکثر مردم از آن بی‌خبرند




سوره یوسف
إِنِ الْحُکْمُ إِلَّا لِلَّهِ أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِیَّاهُ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ ﴿۴۰﴾
فرمان جز براى خدا نیست دستور داده که جز او را نپرستید این است دین درست ولى بیشتر مردم نمى‏ دانند (۴۰)



سوره انعام
قُلْ إِنَّنِی هَدَانِی رَبِّی إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ دِینًا قِیَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَمَا کَانَ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ﴿۱۶۱﴾
بگو آرى پروردگارم مرا به راه راست هدایت کرده است دینى پایدار آیین ابراهیم موحد و او از مشرکان نبود (۱۶۱)



سوره نسا
وَمَنْ أَحْسَنُ دِینًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِیمَ حَنِیفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِیمَ خَلِیلًا ﴿۱۲۵﴾
و دین چه کسی زیباتر از دین کسی است که سراپای وجودش تسلیم خداوند شده است ؟! در حالی‌که نیکوکار است و از آیین پاک یکتاپرستی ابراهیم پیروی می‌کند! و [این چنین است که] خدا ابراهیم را به عنوان دوست خود برگزید!


سوره نسا
وَمَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَالصِّدِّیقِینَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِینَ وَحَسُنَ أُولَئِکَ رَفِیقًا ﴿۶۹﴾
و کسانى که از خدا و پیامبر اطاعت کنند در زمره کسانى خواهند بود که خدا ایشان را گرامى داشته [یعنى] با پیامبران و راستان و شهیدان و شایستگانند و آنان چه نیکو همدمانند (۶۹)


آیا از همه آیات قرآن می توان پیروی کرد


همه آیات کتاب آسمانی فعلی به منزله هدایت ما نازل نشده بلکه بعضی آیات برای هدایت و بعضی برای امتحان الهی است و نباید از آنها پیروی کرد یا پیروی از آنان را اجباری دانست . همه آیات از سوی خداوند است ولی ارزش و کارکرد  همه آیات یکسان نیست



سوره آل عمران


هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِیلِهِ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ ﴿۷﴾


اوست کسى که این کتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پاره‏ اى از آن آیات محکم است آنها اساس کتابند و [پاره‏ اى] دیگر متشابهاتند. اما کسانى که در دلهایشان انحراف است براى فتنه‏جویى و طلب تاویل آن از متشابه آن پیروى مى کنند با آنکه تاویلش را جز خدا کسی نمی داند و ریشه‏ داران در دانش مى‏ گویند ما بدان ایمان آوردیم همه  از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان کسى متذکر نمى ‏شود (۷)



سوره حج

وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِیٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنْسَخُ اللَّهُ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿۵۲﴾
و پیش از تو [نیز] هیچ رسول و پیامبرى را نفرستادیم جز اینکه هر گاه چیزى تلاوت مى ‏نمود شیطان در تلاوتش القاى [شبهه] میکرد پس خدا آنچه را شیطان القا میکرد محو مى‏ گردانید سپس خدا آیات خود را استوار مى‏ ساخت و خدا داناى حکیم است (۵۲)
 
لِیَجْعَلَ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ فِتْنَةً لِلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِینَ لَفِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ ﴿۵۳﴾
تا آنچه را که شیطان القا مى ‏کند براى کسانى که در دلهایشان بیمارى است و [نیز] براى سنگدلان آزمایشى گرداند و ستمگران در ستیزه‏ اى بس دور و درازند (۵۳


دو وجهی بودن قرآن در ادبیات

قرآن دیبایی دورویه است بعضی ازین روی بهره می یابند و بعضی از آن روی و هر دو راست است چون حق تعالی می خواهد که هر دو قوم ازو مستفیذ شوند

فیه ما فیه مولانا 



امام صادق: قرآن ظاهری نیک دارد و باطنی ژرفا

کشکول شیخ بهایی