یگانه پرستی

درباره خداوند و معنویت

یگانه پرستی

درباره خداوند و معنویت

احادیث قدسی

از وصیتهاى آدم علیه السلام به فرزندش شیث علیه السلام:

 بــه دنیـاى فـانى دل نبـندید ؛ زیرا من به بهشت جاویدان دل بستم، اما به من وفا نکرد و از آن بیرونم کردند.

بحارالانوار، ج78 ص 452 ح 19]



وحی خداوند به حضرت موسی

خداوند به او وحى فرمود: 

همانا خشنودى من در خرسندى تو به قضاى من است.

میزان الحکمه به نقل از غرر الحکم: ص 6344]



وحی خداوند به ادریس

لا غِنى لِمَنِ استَغنى عَنّى وَ لا فَقرَ لِمَنِ افتَقَرَ إلَىَّ. 
در صحیفه ادریس علیه السلام آمده است: کسى که از من اظهار بى نیازى کند، توانگر نیست وکسى که به من اظهار نیازمندى کند، فقیر نیست
بحارالانوار، ج 95 ص462]



توصیه حضرت یحیی به بنی اسراییل 

حضرت یحیى علیه السلام فرمود: اى بنى اسرائیل! خداى متعال به شما دستور مى دهد که کتاب [آسمانى] را بخوانید و حکایت خواندن کتاب [آسمانى]، حکایت مردمى است که در حصار و قلعه خود باشند و دشمنشان به سوى آنها روانه شود ودر هر طرف از اطراف حصار عده اى در کمین او باشند. پس از هر سو که دشمن حمله کند، با کسانى روبه رو مى شود که از حصار دورش مى کنند. همچنین است حکایت کسى که قرآن بخواند؛ پیوسته در پناه حصارى استوار است.

میزان الحکمه به نقل از کنز العمال، ح 2438]




توصیه حضرت یحیی به بنی اسراییل

حضرت یحیى علیه السلام فرمود: به شما فرمان مى دهم که پیوسته به یاد خدا باشید؛ زیرا حکایت به یاد خدا بودن، حکایت مردى است که دشمن به سرعت در تعقیب اوست و او به دژى نفوذناپذیر پناه مى برد و خود را از گزند آنان در امان مى دارد. بنده خدا نیز چنین است ؛ خود را از گزند شیطان مصون نگه نمى دارد مگر با یاد خدا.
میزان الحکمه به نقل از سنن ترمذى، ح 2863]



حضرت خضر علیه السلام در آخرین سفارش خود به حضرت موسى علیه السلام 

گفت: محبوبترین کارها نزد خداوند سه کار است: میانه روى هنگام رفاه، گذشت در هنگام قدرت، ومدارا با بندگان خدا. هیچ کس در دنیا با کسى مدارا نمى کند، مگر اینکه خداى متعال در روز قیامت با او مدارا مى کند؛ و ترس از خداوند متعال ریشه و اساس حکمت است.

میزان الحکمه به نقل از قصص الانبیاء، ص157 ح 171]


اِنَّ اللّه َ جل جلاله یَقُولُ:
 عَبْدى ! خَلَقْتُ الأَشیاءَ لِأَجْلِک وَ خَلَقْتُکَ لِأجْلى، وَ هَبْتُکَ الدُّنْیا بالإِحسانِ وَ الآخِرَةَ بِالإِیمانِ. 
خداوند متعال مى فرماید: بنده من! همه اشیاء را به خاطر تو آفریدم و تـو را بـه خـاطر خـودم. دنیا را از روى احسان به تو بخشیدم، ولى آخرت را به خاطر ایمان.


قالَ اللّه ُ تَعالى:
 اَلأِخْلاصُ سِرٌّ مِنْ اَسْرارى اَسْتَوْدِعُهُ قَلْبَ مَنْ اَحْبَبْتُهُ مِنْ عِبادى. 
خداوند مى فرماید: اخلاص، رازى از رازهاى من است که آن را در دل هریک از بندگانم که دوست داشته باشم، بـه ودیعت مى گذارم.
المحجّة البیضاء، ج 8، ص 125.]


أَوْحَى اللّه ُ تَعالى اِلى داُود علیه السلام:
 اُذْکُرْنى فى اَیّامِ سَرّائِکَ ، حَتّى اسْتَجیبَ لَکَ فى اَیّامِ ضَرّائِک. 
خداوند متعال به داود علیه السلام وحى فرمود: 
مـرا در روزهاى خوشى خـود یـاد کـن، تا من هم در روزگار گرفتارى ات، تو را اجابت کنم.
[بحارالانوار، ج 14، ص 37.]


قالَ اللّه ُ جل جلاله لِداوود علیه السلام: 
اَحِبَّنى وَ حَبِّبْنى اِلى خَلْقى. قال علیه السلام: یارَبِّ نَعَمْ، اَنَا اُحِبُّکَ فَکَیْفَ اُحَبِّبُکَ اِلى_'feخَلْقِکَ؟ قَالَ: جل جلاله اُذْکُرْ اَیادِىَّ عِنْدَهُمْ فَاِنَّکَ اِذا ذَکَرْتَ ذلِکَ لَهُمْ اَحَبُّونى
خداوند به داود علیه السلام فرمود:
 مرا دوست بدار و مرا در نظر مخلوقاتِ من نیز محبوب بگردان. گفت: پروردگارا! باشد. من تو را دوست دارم، ولى چگونه تو را محبوبِ آفریدگانت بسازم؟ فرمود: نزد آنان، نعمتهاى مرا یاد کن. یقینا وقتى نعمت هاى مرا براى آنان یاد کردى، مرا دوست خواهند داشت.
. [بحارالانوار، ج 14، ص 38.]


یا داوُدُ! بَلّـِغْ اَهْلَ الأَرضِ اِنّى حَبیبُ مَنْ اَحَبَّنى وَ جلیسُ مَنْ جالَسَنى وَ مُؤْنِسٌ لِمَنْ اَنِسَ بِذِکْرى وَ صاحِبٌ لِمَنْ صاحَبَنى وَ مُختارٌ لِمَنِ اخْتارَنى وَ مُطیعٌ لِمَنْ اَطاعَنى . . 
اى داود! به زمینیان برسان که: من دوست کسى هستم که مرا دوست بدارد، همنشین کسى هستم که با من همنشینى کند، همدم و مونس کسى هستم که با یاد من اُنس داشته باشد، همراه و هم صحبت کسى هستم که با من مصاحبت کند، کسى را بر مى گزینم که مرا برگزیند،
. [المجالس السنیّه ، ص 77.]


یَقُولُ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ: 
اَلشّابُّ الْمُؤمِنُ بِقَدَرى، اَلرّاضى بِکتابى، اَلقانِعُ بِرِزْقى، اَلتّارِکُ شَهْوَتَهُ مِنْ اَجْلى، هُوَ عِنْدى کَبَعْضِ مَلائِکتى
خداوند متعال مى فرماید: جـوانى که بـه تقـدیر من ایمـان داشته باشـد، به کتـاب مـن راضى و بـه رزق مـن قانع باشـد و به خاطر من از شهـوت و دلخواه خود بگذرد، او نزد من همچون بعضى از فرشتگان من است.
. [کنز العمّال، ج 15، ص 786.]


قالَ اللّه ُ تَعالى:
 اَهْلُ طاعَتى فىضِیافَتى وَأَهْلُ شُکْرى فىزیارَتى وَ اَهْلُ ذِکْرى فى نِعْمَتى وَ اَهْلُ مَعْصِیَتى لاأُؤْیِسُهُمْ مِنْ رَحْمَتى، اِنْ تابُوا فَأَنَا حَبیبُهُمْ وَ اِنْ مَرِضُوا فَأَنا طَبیبُهُمْ، اُداویهِمْ بِا لْمِحَنِ وَ المَصائِبِ لاُِطَهِّرَهُمْ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْمَعائِبِ. 
خداوند متعال مى فرماید: اهل اطاعت من در مهمانى من اند، اهل شکر و سپاس من در دیدار من اند، اهل ذکر و یاد من در نعمت من اند، و امّا اهل معصیت و نافرمانى من، آنان را هم از رحمت خویش ناامید نمى کنم. اگر توبه کنند، من دوستدار آنانم، اگر بیمار شوند، من طبیب آنانم و با سختیها و مصیبت ها آنان را درمان مى کنم، تا از گناهان و عیبها پاکشان سازم.
[الجواهر السنیّه، ص 286.]


قالَ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ لِداوود علیه السلام:
 یا داوود! بَشِّرِ الْمُذنِبینَ وَ أَنْذِرِ الصِّدّیقینَ. قالَ علیه السلام : کَیْفَ اُبَشِّرُ الْمُذنِبینَ وَ اُنْذِرُ الصِّدّیقینَ؟ قالَ جل جلاله : یا داُوودُ! بَشِّرَ الْمُذنِبینَ أَنّى أَقْبَلُ التَّوبَةَ وَ اَعْفُو عَنِ الذَّنْبِ، وَ أَنْذِرِ الصِّدّیقینَ أَنْ لا یُعْجِبُوا بِاَعْمالِهِمْ، فَاِنَّهُ لَیْسَ عَبْدٌ أَنْصِبُهُ لِلْحِسابِ الاّهَلَکَ. 
خداى متعال به حضرت داود علیه السلام فرمود: اى داود! گنهکاران را بشارت بده و صدّیقان را بیم رسان. گفت: چگونه به گنهکاران بشارت و به صدّیقان هشدار دهم؟ فرمــود: اى داود! به گناهکاران بشارت بده که من توبه را مى پذیریم و از گناه در مى گذرم، صدّیقان را هم بیم بده که به کارهاى خودشان مغرور نشوند، چرا که خداوند هیچ بنده اى را به پاى حساب نمى کشد مگر هلاک شود
[اصول کافى، ج 2، ص 314.]


فِى التَّوراةِ:
 مَنْ لَمْ یُؤمِنْ بِقَضائى وَ لَمْ یَصْبِرْ عَلى بَلائى وَ لَمْ یَشْکُرْ نَعْمائى فَلْیَتَّخِذْ رَبًّا سِوائى، مَنْ اَصْبَحَ حَزینا عَلَى الدُّنیا، فَقَدْ اَصْبَحَ ساخِطا عَلَىَّ، مَنْ تَواضَعَ لِغَنِىٍّ لِأجْلِ غِناهُ ذَهَبَ ثُلُثا دینِهِ
در تورات است: هرکس به تقدیر و قضاى من ایمان نیاورد و بربلاى من صبر نکند و بر نعمتهایم شکر نکند، پس پروردگارى غیر از من را برگزیند. هر کس صبح کند، در حالى که بر دنیا غمگین شود، بر من خشمگین شده است، هر کس در مقابل ثروتمندى به خاطر ثروتش تواضع کند، دو سوم دینش بر باد رفته است.
. [الجواهر السنیه، ص 66.]


فِی التَّوراةِ: 
قُلْ لِصاحِبِ الْمالِ الْکَثیرِ، لایَغْتَرَّ بِکَثْرَةِ مالِهِ وَ غِناهُ، فَاِنِ اغْتَرَّ فَلْیُطْعِمِ الْخَلْقَ غَداءاً وَ عِشاءا، وَ قُلْ لِصِاحِبِ الْعِلْمِ لایَغْتَرَّ بِکَثْرَةِ عِلْمِهِ، فَاِنِ اغْتَرَّ فَلْیَعْلَمْ اَنَّهُ مَتى یَمُوتُ؟ وَقُلْ لِصاحِبِ الْعَضُدِ الْقَوِىِّ لایَغْتَرَّ بِقُوَّتِهِ ، فَاِنِ اغْتَرَّ بِقُوَّتِهِ فَلْیَدْفَعِ الْْمَوْتَ عَنْ نَفْسِهِ
در تورات آمده است: به صاحب مالِ بسیار بگو که به ثروت فراوانش و توانگرى اش مغرور نشود. اگر مغرور است، پس صبح و شام ، به مخلوقات طعام بدهد! به صاحب دانش بگو که به علم فراوان خود مغرور نشود. اگر مغرور است، پس بداند که چه زمانى مى میرد؟! و به صاحب بازوى نیرومند بگو که به قدرت خود مغرور نشود. اگر مغرور قدرت خویش است، پس مرگ را از خود دور سازد
. [بحارالانوار، ج 74، ص 42.]


أَنـَا خَیْرُ شَریکٍ، مَنْ أَشرَکَ مَعى غَیْرى فىعَمَلٍ لَمْ أَقْبَلْهُ اِلاّ ما کانَ لى خالِصا. 
از امام صادق علیه السلام روایت است که:
خداوند متعال فرمود: من بهترین شریک هستم، هرکس در عمل و عبادتى، دیگرى را شریک من قرار دهد، آن عمل را نمى پذیرم، مگر عملى که خالص براى من باشد.
[الجواهر السنیه، ص 275.]

اِنّ اللّه َ یَقُولُ: یا ابْنَ آدَمَ! فىکُلِّ یَوْمٍ یأتى رِزقُکَ وَ اَنْتَ تَحْزَنُ وَ یَنْقُصُ مِنَ عُمْرِکَ وَ اَنْتَ لا تَحْزَنُ، تَطْلُبُ ما یُطْغیکَ وَ عِنْدَکَ ما یَکْفیکَ
خداوند مى فرماید: اى فرزند آدم! هرروز، روزى تو مى رسد، ولى بازهم غمگین مى شوى، ولى از عمر تو کاسته مى شود، اما اندوهگین نمى گردى. چیزى مى طلبى که تو را به طغیان مى کشد، در حالى که به اندازه کفایت دارى.
. [بحارالانوار، ج 74، ص 44.]


عَنِ الرِّضا علیه السلام فی_'۲۰حَدیثِ سِلسِلَةِ الذَّهَبِ عَن جَبرَئیل: سَمِعتُ اللّه َ یَقُولُ: «لا اِلهَ اِلاّ اللّه ُ» حِصْنى، فَمَنَ دَخَلَ حِصْنى أَمِنَ مِنْ عَذابى
در حدیث «سلسلة الذهب» از امام رضا علیه السلام روایت شده، از پدرانش ، از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله از جبرئیل ، که شنیدم
 خداوند مى فرمود: «لا اله الاّ اللّه » (و توحید)، دژ و حصار من است، هرکس وارد این قلعه شود، از عذاب من ایمن شود.
. [معانى الاخبار، ص 371.]


امام صادق علیه السلام فرمود:
 از جمله آنچه خداوند به موسى علیه السلام وحى فرمود و در تورات بر او نازل کرد، چنین بود: همانا منم خداوند ، هیچ معبودى جز من نیست. مردم را آفریدم و خیر و نیکى را هم آفریدم و آن را بر دستان کسى جارى ساختم که دوست مى دارم، خوشا به حال آنکه خیر را بر دستان او جارى ساختم. منم خداوند، معبودى جز من نیست. مردم را آفریدم و شرّ را آفریدم و آن را بردستانِ هر که بخواهم جارى مى کنم. پس واى بر آنکه بدى را بر دستان او جارى سازم.
 [الجواهر السنیّه ، ص 39.]


رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
 خداى متعال فرموده است: کسى که سخن مرا طبق رأى ونظر خودش تفسیر کند (تفسیر به رأى) به من ایمان نیاورده است، و کسى که مرا به آفریده هایم تشبیه کند، مرا نشناخته است. وکسى که در دین من قیاس را به کارگیرد، بر دین و آیین من نیست.
[بحارالانوار ، ج 2، ص 297.]


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: 
خداوند متعال مى فرماید: اى فرزند آدم! با من انصاف نمى کنى! من با نعمت ها نسبت به تو دوستى و محبّت مى کنم، ولى تو با گناهان با من دشمنى مى کنى. خیر من بر تو نازل مى شود، ولى از تو بدى به طرف من بالا مى آید، و پیوسته فرشته اى بزرگوار، هر روز و شب، گزارش کارى زشت را از تو براى من مى آورد.
 [بحارالانوار، ج 74، ص 19.]


امام باقر علیه السلام فرمود: 
موسى علیه السلام از پروردگارش سؤال کرد: خدایا! تو نزدیکى، تا با تو نجوا کنم، یا دورى که صدایت بزنم؟ خداوند به او چنین وحى کرد: اى موسى! من همنشین کسى هستم که مرا یاد کند. موسى گفت: چه کسى در پوشش و پرده توست، آن روز که جز پوشش تو، پوششى نیست؟ خداوند فرمود: آنان که مرا یاد مى کنند، من هم آنان را یاد مى کنم، در راه من با یکدیگر دوستى مى کنند، من هم آنان را دوست مى دارم. اینان کسانى اند که هرگاه بخواهم بر اهل زمین ، بدى و عذابى برسانم، آنان را یاد مى کنم و به خاطر آنان ، عذاب را از زمینیان دور مى سازم.
 [اصول کافى، ج 2، ص 496.]


امام صادق علیه السلام فرمود:
 خداى متعال به حضرت موسى علیه السلاموحى فرمود: اى موسى! به خاطر ثروت زیاد، خوشحال مشو و در هیـچ حــالى یـاد مــرا وامــگـذار، همانا ثروت زیاد ، گناهان را از یاد انسان مى برد و ترک یاد خدا سنگدلى و قساوت قلب مى آورد.
. [اصول کافى ، ج 2، ص 497.]


وَ قالَ اللّه ُ تَعالى: 
یا مُوسى ! ما اُریدَ بِهِ وَجْهى فَکَثیرٌ قَلیلُهُ وَ ما اُریدَ بِهِ غَیرْى فَقَلیلٌ کَثیرُهُ. 
خداوند متعال فرمود: اى موسى! آنچه که به خاطر من و خالصانه انجام شود، اندکِ آن هم بسیار است. و آنچه به خاطر غیر من انجام گیرد، بسیارِ آن هم اندک و ناچیز است.
[بحارالانوار ، ج 74، ص 36.]


قالَ اللّه ُ تَعالى لِمُوسى علیه السلام:
 یا مُوسى! ضَعِ الْکِبْرَ وَ دَعِ الْفَخْرَ وَ اذْکُرْ اَنَّکَ ساکِنُ الْقَبْرِ فَلْیَمْنَعْکَ ذلِکَ مِنَ الشَّهَواتِ. 
خداوند متعال به حضرت موسى علیه السلام فرمود: اى موسى! تکبّر و فخر را واگذار، و به یاد آور که ساکن گور خواهى شد. این یاد آورى، تو را از شهوات باز بدارد.
[بحارالانوار، ج 74، ص 35.]


اَوْحَى اللّه ُ اِلى مُوسى علیه السلام: 
یا مُوسى! اَلْفَقیرُ مَنْ لَیْسَ لَهُ مِثْلى کَفیلٌ، وَ الْمَریضُ مَنْ لَیْسَ لَهُ مِثْلى طَبیبٌ، وَ الْغَریبُ مَنْ لَیْسَ لَهُ مِثْلىِ مُونِسٌ. 
خداوند به حضرت موسى چنین وحى کرد: فقیر کسى است که کفیل و کارسازى مثل من ندارد و بیـمار کسى است که طبیبى ماننـد مـن نـدارد و غریب کسى است که همدمى مثل من ندارد.
[الجواهر السنیّه، ص 61.]


وَ قالَ تَعالى:
 یَابْنَ آدَمَ! اَکْثِرْ مِنَ الزّادِ اِلى طَریقٍ بَعیدٍ، وَ خَفِّفِ الْحَمْلَ فَالصِّراطُ دَقیقٌ، وَ اَخْلِصِ الْعَمَلَ فَاِنَّ النّاقِدَ بَصیرٌ، وَاَخِّرْ نَوْمَکَ اِلَى القُبُورِ وَفَخْرَکَ اِلىَ المیزانِ وَ لَذّاتِکَ اِلَى الجَنَّةِ، وَ کُنْ لى، اَکُنْ لَکَ
خداوند متعال فرمود: اى فرزند آدم! براى راهى طولانى توشه بسیار برگیر و بار خود را سبک کن، چرا که راه، باریک است. و کار و عمل را خالص ساز، چرا که ارزیاب، بیناست. و خواب خود را براى قبر نگهدار و افتخار خویش را براى میزان و لذّت هاى خود را براى بهشت. و براى من باش، تا براى تو باشم.
. [الجواهر السنیّه، ص 67.]

کانَ فى صُحُفِ مُوسى علیه السلام: عَجِبْتُ لِمَنْ اَیْقَنَ بِالْمَوْتِ کَیْفَ یَفْرَحُ بالدُّنْیا، وَ عَجِبْتُ لِمَنْ اَیْقَنَ بِالنّارِ کَیْفَ یَضْحَکُ وَ عَجِبْتُ لِمَنْ اَیْقَنَ بِالْحِسِابِ کَیْفَ یَعْمَلُ السَّیِّئاتِ. 
در کتاب آسمانى موسى علیه السلام سخن خداوند چنین بود: تعجب مى کنم از کسى که یقین به مرگ دارد، چگونه در دنیا ( و بخاطر دنیا) شادمانى مى کند؟! در شگفتم از کسى که به آتش دوزخ یقین دارد، چگونه مى خندد؟! و در تعجبم از کسى که به حساب ، یقین دارد، چگونه گناهان را مرتکب مى شود؟!
[کنز العمّال، ج 15 ، ص 937.]


فیما ناجَى اللّه ُ بِهِ مُوسى علیه السلام اَنْ قالَ: یَابْنَ عِمْرانَ! کَذِبَ مَنْ زَعَمَ اَنَّهُ یُحِبُّنى، فَاِذا جَنَّهُ اللَّیْلُ نامَ عَنّى. اَلَیسَ کُلُّ مُحِبٍّ یُحِبُّ خَلْوَةَ حَبیبهِ؟... 
در مناجات خدا با موسى علیه السلام از جمله چنین بود: دروغ مى گوید کسى که مى پندارد مرا دوست مى دارد، اما چون تاریکى شب او را فرا مى گیرد به خواب مى رود ( و از مناجات با من غافل مى شود). مگر نه اینکه هر عاشق و دوستدارى ، خلوت با محبوب خود را دوست مى دارد؟!
[الجواهر السنیّه، ص 50.]


امام صادق علیه السلام فرمود: 
خداوند متعال به آدم وحى کرد: من همه نیکى ها را درچهار سخن براى توجمع مى کنم. پرسید: خدایا آن چهار کلمه چیست؟ فرمود: یکى براى من است ، یکى براى توست، یکى میان من و توست، یکى هم میان تو و مردم است. آدم گفت: پروردگارا! آنها را بیان کن تا بدانم. فرمود: امّا آنچه براى من است، آن است که مرا عبادت کنى و در پرستش براى من چیزى را شریک قرار ندهى. امّا آنچه براى توست، این است که من پاداش عمل تو را، وقتى که بیشترین نیاز را به آن دارى، خواهم داد. امّا آنچه که میان من و توست ، این است که: دعا از تو، اجابت از من. امّا آنچه که میان تو و مردم است، این است که آنچه را براى خود مى پسندى براى مردم هم بپسندى.
. [الجواهر السنیّه ، ص 10.]

 
امام باقر علیه السلام فرمود که در تورات چنین نوشته است: نسبت به کسى که به تو نیکى مى کند سپاسگزارى کن و بر کسى که سپاسگزار تو باشد، نیکى و احسان کن، همانا اگر نعمتها سپاسگزارى شود، زایل نمى گردد و اگر ناسپاسى شود، پایدار نمى ماند. سپاس و شکر ، موجب افزایش نعمتها و ایمنى از دگرگونى است.
[الجواهر السنیّه ، ص 37.]


 "حدیث قدسی"
خداوند تبارک و تعالی فرمود:
"کُنتُ کَنزَاً لا اُعرَفُ، فَاَحبَبتُ اُن اُعرَفَ، فَخَلَقتُ خَلقَاً فَعَرَّفتُهُم بِی فَعَرَفُونِی"
 من گنجی ناشناخته بودم و دوست داشتم شناخته شوم ، پس خلقی را آفریدم و خود را به آنها شناساندم 
و آنها نیز مرا شناختند.
(کشفُ الخَفاء ج ۲ ص ۱۳۲ ح ۲۰۱۶)

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: 
خداوند متعال به حضرت داود علیه السلاموحى فرمود: اى داود! تو مى خواهى، من هم مى خواهم ، ولى جز آنچه من مى خواهم نمى شود. پس اگر تسلیم آنچه من مى خواهم بشوى، آنچه را هم تو مى خواهى عطایت مى کنم. امّا اگر تسلیم آنچه من مى خواهم نشوى، در آنچه خودت مى خواهى تو را به رنج مى افکنم و جز آنچه هم که من بخواهم نخواهد شد.
 [توحید صدوق، ص 337.]


امام صادق علیه السلام فرمود:
 از جمله آنچه خداوند به موسى علیه السلام وحى فرمود و در تورات بر او نازل کرد، چنین بود: همانا منم خداوند ، هیچ معبودى جز من نیست. مردم را آفریدم و خیر و نیکى را هم آفریدم و آن را بر دستان کسى جارى ساختم که دوست مى دارم، خوشا به حال آنکه خیر را بر دستان او جارى ساختم. منم خداوند، معبودى جز من نیست. مردم را آفریدم و شرّ را آفریدم و آن را بردستانِ هر که بخواهم جارى مى کنم. پس واى بر آنکه بدى را بر دستان او جارى سازم.
. [الجواهر السنیّه ، ص 39.]

 
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: 
خداوند متعال مى فرماید: اى فرزند آدم! با من انصاف نمى کنى! من با نعمت ها نسبت به تو دوستى و محبّت مى کنم، ولى تو با گناهان با من دشمنى مى کنى. خیر من بر تو نازل مى شود، ولى از تو بدى به طرف من بالا مى آید، و پیوسته فرشته اى بزرگوار، هر روز و شب، گزارش کارى زشت را از تو براى من مى آورد.
[بحارالانوار، ج 74، ص 19.]



امام باقر علیه السلام فرمود: 
موسى علیه السلام از پروردگارش سؤال کرد: خدایا! تو نزدیکى، تا با تو نجوا کنم، یا دورى که صدایت بزنم؟ خداوند به او چنین وحى کرد: اى موسى! من همنشین کسى هستم که مرا یاد کند. موسى گفت: چه کسى در پوشش و پرده توست، آن روز که جز پوشش تو، پوششى نیست؟ خداوند فرمود: آنان که مرا یاد مى کنند، من هم آنان را یاد مى کنم، در راه من با یکدیگر دوستى مى کنند، من هم آنان را دوست مى دارم. اینان کسانى اند که هرگاه بخواهم بر اهل زمین ، بدى و عذابى برسانم، آنان را یاد مى کنم و به خاطر آنان ، عذاب را از زمینیان دور مى سازم.
. [اصول کافى، ج 2، ص 496.]


امام صادق علیه السلام فرمود: 
خداى متعال به حضرت موسى علیه السلاموحى فرمود: اى موسى! به خاطر ثروت زیاد، خوشحال مشو و در هیـچ حــالى یـاد مــرا وامــگـذار، همانا ثروت زیاد ، گناهان را از یاد انسان مى برد و ترک یاد خدا سنگدلى و قساوت قلب مى آورد.
. [اصول کافى ، ج 2، ص 497.]


قالَ اللّه ُ تَعالى:
 یا مُوسى ! ما اُریدَ بِهِ وَجْهى فَکَثیرٌ قَلیلُهُ وَ ما اُریدَ بِهِ غَیرْى فَقَلیلٌ کَثیرُهُ
خداوند متعال فرمود: اى موسى! آنچه که به خاطر من و خالصانه انجام شود، اندکِ آن هم بسیار است. و آنچه به خاطر غیر من انجام گیرد، بسیارِ آن هم اندک و ناچیز است.
. [بحارالانوار ، ج 74، ص 36.]

قالَ اللّه ُ تَعالى لِمُوسى علیه السلام:
 یا مُوسى! ضَعِ الْکِبْرَ وَ دَعِ الْفَخْرَ وَ اذْکُرْ اَنَّکَ ساکِنُ الْقَبْرِ فَلْیَمْنَعْکَ ذلِکَ مِنَ الشَّهَواتِ. 
خداوند متعال به حضرت موسى علیه السلام فرمود: اى موسى! تکبّر و فخر را واگذار، و به یاد آور که ساکن گور خواهى شد. این یاد آورى، تو را از شهوات باز بدارد.
[بحارالانوار، ج 74، ص 35.]


اَوْحَى اللّه ُ اِلى مُوسى علیه السلام: یا مُوسى! اَلْفَقیرُ مَنْ لَیْسَ لَهُ مِثْلى کَفیلٌ، وَ الْمَریضُ مَنْ لَیْسَ لَهُ مِثْلى طَبیبٌ، وَ الْغَریبُ مَنْ لَیْسَ لَهُ مِثْلىِ مُونِسٌ
خداوند به حضرت موسى چنین وحى کرد: فقیر کسى است که کفیل و کارسازى مثل من ندارد و بیـمار کسى است که طبیبى ماننـد مـن نـدارد و غریب کسى است که همدمى مثل من ندارد.
. [الجواهر السنیّه، ص 61.]


خداوند متعال فرمود:
 اى فرزند آدم! براى راهى طولانى توشه بسیار برگیر و بار خود را سبک کن، چرا که راه، باریک است. و کار و عمل را خالص ساز، چرا که ارزیاب، بیناست. و خواب خود را براى قبر نگهدار و افتخار خویش را براى میزان و لذّت هاى خود را براى بهشت. و براى من باش، تا براى تو باشم.
. [الجواهر السنیّه، ص 67.]


در مناجات خدا با موسى علیه السلام از جمله چنین بود:
 دروغ مى گوید کسى که مى پندارد مرا دوست مى دارد، اما چون تاریکى شب او را فرا مى گیرد به خواب مى رود ( و از مناجات با من غافل مى شود). مگر نه اینکه هر عاشق و دوستدارى ، خلوت با محبوب خود را دوست مى دارد؟!
[الجواهر السنیّه، ص 50.]


امام صادق علیه السلام فرمود: 
خداوند متعال به آدم وحى کرد: من همه نیکى ها را درچهار سخن براى توجمع مى کنم. پرسید: خدایا آن چهار کلمه چیست؟ فرمود: یکى براى من است ، یکى براى توست، یکى میان من و توست، یکى هم میان تو و مردم است. آدم گفت: پروردگارا! آنها را بیان کن تا بدانم. فرمود: امّا آنچه براى من است، آن است که مرا عبادت کنى و در پرستش براى من چیزى را شریک قرار ندهى. امّا آنچه براى توست، این است که من پاداش عمل تو را، وقتى که بیشترین نیاز را به آن دارى، خواهم داد. امّا آنچه که میان من و توست ، این است که: دعا از تو، اجابت از من. امّا آنچه که میان تو و مردم است، این است که آنچه را براى خود مى پسندى براى مردم هم بپسندى.
[الجواهر السنیّه ، ص 10.]


امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: 
خداوند متعال به حضرت داود علیه السلاموحى فرمود: اى داود! تو مى خواهى، من هم مى خواهم ، ولى جز آنچه من مى خواهم نمى شود. پس اگر تسلیم آنچه من مى خواهم بشوى، آنچه را هم تو مى خواهى عطایت مى کنم. امّا اگر تسلیم آنچه من مى خواهم نشوى، در آنچه خودت مى خواهى تو را به رنج مى افکنم و جز آنچه هم که من بخواهم نخواهد شد.
 [توحید صدوق، ص 337.]


فِی الحَدیثِ القُدسِیِّ : یَابنَ آدَمَ ، خَلَقتُ الأَشیاءَ لِأَجلِک وخَلَقتُکَ لِأَجلی . 
شرح الأسماء الحسنى : در حدیث قدسى آمده است: «اى آدمیزاد! همه چیز را
براى تو آفریدم و تو را براى خودم آفریدم» .
شرح الأسماء الحسنى : 139 ، رسائل الکرکی : 3 / 962


فیما اوُحىَ إلى عیسى علیه السلامهىَ (یَعْنِى النّارَ) دارُ الْجَبّارینَ وَ العُثاةِ الظّالِمینَ وَ کُلِّ فَظٍّ غَلیظٍ وَ کُلِّ مُخْتالٍ فَخورٍ
به عیسى علیه السلام وحى شد که جهنّم، سراى جباران و سرکشان ظالم است و جایگاه هر تندخوى خشن و هر متکبّر مغرورى.
؛ [کافى، ج 8، ص 136، ح 103.]


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد